مورین که عضوی از سازمان زنان جادوگر است، گروهی از جوانان را با خود به سفری خطرناک می برد. او باور دارد که یکی از این جوانان همان کسی است که بر طبق پیشگویی ها توانایی نابودی و یا نجات جهان را دارد و...
سال 2029 در بحبوحه ی جنگی هسته ای، ماشین ها و روبات ها عملا کنترل زمین را به دست گرفته اند و مشغول نابود کردن آخرین انسان های باقی مانده هستند. «نابودگر» (شوارتسنگر) موجودی ماشینی است که به سال 1984 فرستاده می شود تا زنی جوان به نام «سارا کانر» (همیلتن) را که مادر «جان»، ناجی بشریت در جدال با روبات ...
در سال 1431، ارتش اشغالگر انگلستان محاکمههاى فرمایشى برپا مى کند تا رهبر نیروهاى مقاومت فرانسه، زنى روستایى به نام "ژان" (ماریا فالکونتى)، را به قتل برسانند.
این فیلم درباره جنگ ویتنام ساخته شده است که از نگاه سربازی جوان به نام «کریس تیلور» طی سال های 1967 تا 1968 روایت میشود. او سربازی است که داوطلبانه به جنگ آمده چون جنگیدن در ویتنام را وظیفه خود میداند...
داستان واقعی این که چگونه روزنامه بوستون گلوب توانست پرده از رسوایی عظیم کودک آزاری و مخفی کاری در داخل قلمرو کلیسای کاتولیک محلی، که پایه های کل کلیسای کاتولیک را لرزاند، بردارد.
روآندا. «پل روسساباجینا» (چیدل)، مدیر هتل «هزار تپه» در کیگالی است. پس از چندی خشونت های قومی بالا می گیرد و افراد قبیله ی هوتو آغاز به کشتار افراد قبیله ی توتسی می کنند. «پل» نمی تواند درست روی دست بگذارد و با این که خودش از قبیله ی «هوتو» است، به پناهندگان توتسی در هتل جا می دهد...
پسری با ذهنی خیالپرداز، در سفری شبانه و به یاد ماندنی به همراه دوست جدید خود، موجودی عظیمالجثه و خندان به نام "دارک"(تاریکی) ، با ترسهایش روبرو میشود...
عشق پسر به پدرش عمیق و بیقیدوشرط است، اما پدر به دلیل مشغله کاری، کمتر فرصت دارد با پسرش وقت بگذراند. این موضوع باعث میشود که پسر احساس کند پدرش او را دوست ندارد و این احساس، باعث میشود که بین پدر و پسر اختلاف ایجاد شود...
زوجى مُسّن به توکیو مى آیند تا پسر پزشکشان "یامامورا" و دخترى که صاحب آرایشگاه است را ملاقات کنند. آنها به قدرى گرفتار هستند که حتی نمىتوانند به پدر و مادر خود رسیدگى کنند. تنها کسى که در توکیو وقت خود را صرف رسیدگى به این زوج پیر مى کند بیوهی پسر در جنگ کشته شدهی آنهاست...
"جف لبوفسکی" (جف بریجز) آدم بی کار و بی عاری است که در لس آنجلس زندگی یک نواختی دارد تا اینکه یک روز او را با یک "لبوفسکی" میلیونر اشتباه می گیرند و...
داستان در مورد پسربچه ای 5 ساله و با روحیه بنام "جک" می باشد که مادر دلسوزش از او مراقبت می کند. مثل تمام مادرهای مهربان دیگر، مادر جک هم خودش را وقف جک می کند تا او خوشحال و در امان باشد. اما زندگی آنها معمولی نیست، آنها درون مکانی محبوس شده اند که آن را "اتاق" می نامند. تا اینک ...
شوالیهای که پس از جنگهای صلیبی به سوئد بازمیگردد، به دنبال پاسخهایی در مورد زندگی، مرگ و وجود خدا میگردد که در طول طاعون سیاه در برابر گریم ریپر شطرنج بازی میکند.
"رمی" موشی شهرستانی عاشق آشپزی است و الگوی او «گوستو»، سرآشپز یکی از معروف ترین رستوران های پاریس. روزی «رمی» از مرگ «گوستو» باخبر می شود و اتفاقی به پاریس می رسد. پس از چندی نیز در رستوران "گوستو" که حالا رونق خود را از دست داده، مخفیانه مشغول به کار آشپزی می شود...