کینگ مووی

در تابستان 2008، یک پسر 13 ساله تایوانی-آمریکایی با تجربه‌هایی روبرو می‌شود که خانواده‌اش نمی‌توانند به او آموزش دهند. او اسکیت‌سواری را یاد می‌گیرد، با فریب‌ها مواجه می‌شود و رابطه‌اش با مادرش را بهتر می‌فهمد. این درام نگاهی به چالش‌های دوران بلوغ، هویت و روابط خانوادگی دارد.

امی و جیمی دو همکار صمیمی هستند، اما پس از ناپدید شدن ناگهانی امی، همه چیز تغییر می‌کند. هجده سال بعد، جیمی به‌طور اتفاقی کارت‌پستالی از امی پیدا می‌کند؛ همین کشف، او را به یک سفر پر رمز و راز به ژاپن می‌کشاند تا حقیقت داستان امی را کشف کند و پرده از راز گذشته بردارد.

داستان این فیلم حول محور *شیائو بای*، مار سفید افسانه‌ای، و *ژو شیان*، تناسخ عشق دیرین او، می‌گردد. پس از 500 سال جدایی، این دو در پل شکسته دوباره به هم می‌رسند و سرانجام ازدواج می‌کنند. اما شادی آن‌ها طولی نمی‌کشد؛ راهبی به نام *فاهای* که مار سفید را دشمن می‌داند، مداخله کرده و شیائو بای را در بتکده‌ای کنار دریاچه زندانی می‌کند و…

فیلم درباره سه پلیس بازنشسته است که در گذشته از افسران برجسته نیروی پلیس بوده‌اند. آن‌ها به طور تصادفی با پرونده‌ای پیچیده پولشویی برخورد می‌کنند و مقادیر زیادی از دارایی‌های غیرقانونی را مسدود می‌کنند. حالا، یک خلافکار کهنه‌کار برای آزادسازی این پول‌ها گروهی از تبهکاران را به خدمت می‌گیرد تا با هر روش ممکن، این افسران سابق را از سر راه بردارد.

داستان فیلم درباره "لی یینگ" است که پس از فارغ‌التحصیلی و مدتی کار کردن، تصمیم می‌گیرد مدتی از جامعه فاصله بگیرد تا به «خودشناسی» و یافتن مسیر زندگی‌اش بپردازد. اما سرنوشت برنامه‌های دیگری برای او دارد. با وقوع اتفاقات غیرمنتظره، لی یینگ مصمم می‌شود تا تغییرات اساسی در زندگی‌اش ایجاد کند و با چالش‌های جدیدی که در مسیرش قرار می‌گیرد، روبرو شود و...

این برنامه عشق بی‌قید و شرط، احترام متقابل و میهن‌پرستی را نسبت به کشور عزیزمان به زیبایی به تصویر می‌کشد. داستانی که نشان می‌دهد عشق واقعی هیچ‌گونه مرزی برای جنسیت، نژاد یا مذهب نمی‌شناسد و تنها بر پایه احترام و انسانیت استوار است. این پیام عمیق تلاش دارد که اهمیت وحدت و همبستگی را در کنار تفاوت‌های فردی، در جهت خدمت به جامعه و کشور برجسته کند.

در آینده‌ای که بشریت سفرهای بین ستاره‌ای را آغاز کرده، یک سفینه فضایی در میان راه به مشکل جدی برمی‌خورد. پانزده مسافر سفینه در شرایط بحرانی قرار می‌گیرند و متوجه می‌شوند که تنها چهار نفر می‌توانند از اتاقک‌های انجماد برای زنده ماندن استفاده کنند. وقتی همه در محفظه بار جمع می‌شوند، با حقیقت تلخ این انتخاب روبرو می‌شوند. ترس و اضطراب به اوج می‌رسد و میان آنها نزاعی بر سر بقا آغاز می‌شود. در این محیط بسته و پرتنش، وحشت و شکاف‌های روانی میان اعضای گروه بیشتر می‌شود و همه برای زنده ماندن وارد جنگی ناگفته و پرمخاطره می‌شوند.

یک باستان‌شناس طی حفاری به آثاری برمی‌خورد که بافت و نقش آن‌ها شباهت عجیبی به آویز یشمی دارد که سال‌ها پیش در یکی از رویاهایش دیده بود. با هر کشف جدید، او به تدریج پیوندهای اسرارآمیز میان رویاهایش و این آثار باستانی را آشکار می‌کند. این داستان ماجراجویانه و رازآلود، او را به مسیری می‌برد که میان گذشته و حال، واقعیت و خیال در نوسان است و پرده از رازهای فراموش‌شده‌ی تاریخ برمی‌دارد.

داستان درباره گروهی از دزدان است که پس از آنکه رهبرشان متوجه می‌شود دزدی آن‌ها به‌طور اشتباهی گردن عشق سابقش افتاده، تصمیم می‌گیرند مال دزدی را به‌طور مخفیانه به صندوق بانک بازگردانند. این فیلم هیجان‌انگیز و معمایی، با پیچیدگی‌های اخلاقی و روابط گذشته، ماجرای پرتنش این گروه در تلاش برای جبران اشتباهات خود را روایت می‌کند.

لی چانگ فنگ، که به شدت تحت تأثیر غم از دست دادن دخترش قرار دارد، با دلی پر از خشم و انتقام، راهی سفری پرماجرا می‌شود تا از عاملان این جنایت هولناک انتقام بگیرد. این فیلم اکشن-درام با تمرکز بر موضوع انتقام و عدالت، داستانی پر از تنش و هیجان را روایت می‌کند.

فیلم "منطقه ممنوعه" یک داستان فانتزی جذاب درباره جزیره‌ای اسرارآمیز است که به‌عنوان منطقه‌ای ممنوعه شناخته می‌شود. در این داستان، پدیده‌ای آسمانی باعث می‌شود نه اژدها یک تابوت برنزی را به این جزیره منتقل کنند. این تابوت حاوی گنجینه‌ای امپراتوری با قدرتی فوق‌العاده است که دارنده آن را به قدرتی بی‌حد و مرز می‌رساند. گروه‌های مختلفی از جمله ماجراجویان و نیروهای تاریک برای دستیابی به این گنجینه به جزیره می‌آیند و وارد نبردی حماسی می‌شوند. این فیلم پر از صحنه‌های اکشن و ماجراجویی، با عناصر فانتزی و اسطوره‌ای، تماشاگران را به دنیایی پر از اسرار و افسانه‌ها می‌برد.

داستان این فیلم در دهه 1980 میلادی روایت می‌شود و درباره جوانی به نام چان لوک کوون است که به طور تصادفی وارد شهرک محصور کاولون می‌شود. او به زودی نظم نهفته در میان هرج و مرج این شهرک را کشف کرده و در این مسیر، درس‌های مهمی از زندگی می‌آموزد. چان لوک کوون در این شهرک با استاد شین و فردی به نام ای وی آشنا می‌شود و تحت راهنمایی آن‌ها، تحولی عمیق را تجربه می‌کند.