کینگ مووی

یک محافظ از یک سوپراستار پاپ و دوست پسر ورزشکارش در برابر یک استاکر مصمم در دهه 1990 لس آنجلس محافظت می کند...

در چند سال گذشته، "قاتل چشم قلب" در روز ولنتاین با تعقیب و قتل زوج های عاشقانه، ویرانگری به بار آورده است. در این ولنتاین نیز، هیچ زوجی در امان نیست...

در مورد خانواده‌ای است که به خانه‌ای جدید در حومه شهر نقل مکان می‌کنند، اما به زودی و با وقوع حوادثی ترسناک، متوجه حضور موجودی مرموز شده و متقاعد می‌شوند که در این خانه اسرارآمیز، تنها نیستند و…

پسری و نامادری او، پس از مشاهده‌ی موجودی ترسناک که بسیار شبیه پدر مرحوم پسر بود، از بابت امنیت خود نگران می شوند.

"لورا فرانکو" یک بازیگر جوان می‌باشد که در حال تحمل بیماری سرطان و یک جدایی ناراحت‌کننده است. اما زمانی که او یک هیولای ترسناک اما عجیب و جذاب را در کمد لباس خود کشف می‌کند، همه چیز کاملا تغییر کرده و ...

داستان سه دوست است که برای شکار به کلبه‌ای دورافتاده در جنگل‌های سوئد می‌روند. در حالی که همه حیوانات ناپدید می‌شوند، آنها تصمیم می‌گیرند به شکار ادامه دهند و با پدیده‌ای غیرطبیعی روبرو می‌شوند.

در سال 1898، «لیدی گریس ابینگتون» پس از مرگ همسرش به همراه پسرش به عمارت خانوادگی در یورکشایر بازمی‌گردد. در این مکان، آن‌ها با موجودی مرموز در زیرزمین مواجه می‌شوند که با غم و اندوه درونی خانواده در هم تنیده است.

یک کارآگاه پس از قتل همسرش که او را به سوی اعتیاد به الکل سوق می‌دهد، از نیروی پلیس اخراج می‌شود. اما وقتی مجموعه‌ای از قتل‌های جدید که به نظر می‌رسد با مرگ همسرش مرتبط باشد، رخ می دهد در برابر قاتلی قرار می‌گیرد که به نظر می‌رسد قدرتی فراانسانی دارد و ...

رویدادهای پرتنش زمانی آغاز می‌شود که فکریه، بیوه جوانی که در روزهای پایانی امپراتوری عثمانی به اجبار با ناصیت نفعی افندی ازدواج کرده است، تلاش می‌کند راز شایعات مربوط به جادوگری را که پیرامون عمارتی که در آن زندگی می‌کند، کشف کند.

آبی بلیدکات، که کسب‌وکار خانوادگی‌اش یک فروشگاه ویدیو است، با فروش ویدیوهایی که نوجوانان را به تقلید از فیلم‌های ترسناک به کشتار می‌کشاند، موفقیت چشمگیری پیدا کرده است. اما به عنوان اولین زن قاتل سریالی، او با تعصبات جنسی مبارزه می‌کند و در عین حال متوجه واقعیت‌های سخت پشت قتل‌های جمعی می‌شود.

یک فراری در حال فرار و دوست دخترش به طعمه قاتل معروف و بی‌رحم «صورت سفید» تبدیل می‌شوند، کسی که افسانه‌اش ده‌ها سال است که جامعه محلی را ترسانده است.

مرگ‌های هولناک و بی‌رحمانه‌ای در روستایی در کوهستان رخ می‌دهد و زمزمه‌ها از بازگشت موجودی اهریمنی بر اساس افسانه‌ای کهن قوت می‌گیرد.