کینگ مووی

در 22 مه 1980 در نیمه شب، همان شبی بود که من مردم. براساس داستانی واقعی

زن جوانی که در جست‌وجوی حقیقتی است که چرا یک روان‌گردان در زمان سفر به دنبال او است، به سفری پرتلاطم در بیابان، زمان، فضا و گذشته خانواده‌اش پرتاب می‌شود.

مجموعه در پروژه های مسکن نیوجرسی. مرد جوانی که در تمام عمرش فقط فقر و بدرفتاری را می‌شناخت، دچار یک فروپاشی روانی می‌شود و دست به یک قتل عام می‌زند که شبیه هیچ‌کس دیگری در تاریخ نیست.

کندیس شمال نیوجرسی را به مقصد میامی، فلوریدا ترک می کند تا از خشونت و فقر فرار کند. او به سرعت خود را در حال مبارزه برای زندگی خود در یک کابوس قرمز می یابد.

کلئوپاترا با پدر و مادر و خواهر و برادرش در مصر باستان زندگی لوکسی را سپری می کند. یک شب او اغوا می شود که رها کند و قوانین را زیر پا بگذارد.

یک رمزنگار سیا را دنبال می‌کند که موفق می‌شود آژانسش را باج‌گیری کند تا او را آموزش دهد تا او را به تعقیب گروه تروریستی که همسرش را در لندن کشتند، رها کند.

وقتی یک دختر جوان که توسط یک پدر مجرد بزرگ می شود او را به دلیل خشونت گروهی از دست می دهد، به مجریان قانون مراجعه می کند، اما آنها کمکی نمی کنند. او سعی می کند قانون را به دست خود بگیرد و متوجه می شود که هوشیار بودن چیزی شبیه به تصور او نیست...

پس از اینکه دشمنی برای انتقام جویی نقشه ای شوم را طرح ریزی می کند، تایگر مأموریتی را برای محافظت از خانواده خود و پاک کردن اسمش آغاز می کند...

400 پس از میلاد، در دوران فراموش شده آمریکای باستان، یک فراری عبری تنها باید تاریخ کشور سقوط کرده خود را حفظ کند، در حالی که توسط یک ظالم ظالم شکار می شود، اما نجات معشوقه مورد آزار پادشاه می تواند گذشته یک جنگجو را بیدار کند...

رهبر یک باند جنایتکار، در تلاش برای وفاداری به قولی که به دوست در حال مرگ خود داده بود، با سایر باند های جنایتکار درگیر می شود...

داستان در مورد یک قطعه ی کامپیوتری است که بسیار محرمانه است و مربوط به مقامات بسیار سطح بالای آمریکاست. این قطعه توسط یک عده تبهکار حرفه ای ربوده می شود. آنها برای عبور دادن این قطعه از ایست بازرسی فرودگاه از یک ماشین کنترلی استفاده میکنند که بطور تصادفی در ایستگاه بازرسی ساک این گروه با پیر زنی عوض میشود که در ادامه...