کینگ مووی

دنیز آهنگساز و دانشجویی است که عاشق یک موتور سوار نمایشی به نام اسی می شود. اسی خودش را برای قهرمانی در مسابقات کشوری آماده می کند. عشق این دو به راحتی پیش نمی رود چرا که موانع بسیاری بر سر راه آنها قرار دارد و...

آرنولد شوارتزنگر و سیلوستر استالونه، به یک مصاحبه‌ی استثنایی می‌پردازند. آنها برای اولین بار از رقابت‌ها و دوستی‌های خود در گذشته صحبت می‌کنند. این دو بازیگر نه تنها به عنوان رقیبان، بلکه به عنوان دوستان و اسطوره‌های هالیوود شناخته می‌شوند.

اکا پسر یک قهرمان است. بدن او توسط یک نیروی شیطانی مورد تهاجم قرار می گیرد که با افزایش سن قوی تر می شود. در نهایت این نیرو قدرت تاریک کافی برای نابودی کل جهان را خواهد داشت.

پنج زن در یک دوره آموزشی کوهنوردی شرکت می کنند، اما تنها چهار نفر از آن جان سالم به در می برند. اکنون ماموران فدرال آرون فالک و کارمن کوپر به دل کوهستان می روند تا به این امید که خبرچین شان را زنده پیدا کنند، ولی ...

با کشف یک شیء باستانی، نیرویی شیطانی آزاد می‌شود. گروهی از شکارچیان روح جدید و قدیمی برای حفاظت از خانه خود و نجات جهان از عصر یخبندان دوم متحد می‌شوند...

در دوران پس از جنگ جهانی دوم، وضعیت اقتصادی ژاپن به حداقل می‌رسد و کشور با مشکلاتی روبرو می‌شود. در این شرایط، گودزیلا، هیولای معروف، در ژاپن ظاهر می‌شود و وضعیت کشور را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد.

داستان فیلم در مورد یک دیپلمات جوان به نام لی مین جون است که باید برای نجات یکی از همکاران خود که در سال 1986 در جریان جنگ داخلی لبنان ربوده شده است، به لبنان سفر کند و پولی که گروگان گیران در ازای آزادی او خواسته اند را به دستشان برساند، اما...

پسربچه ای در نازونعمت بزرگ شده و مهم ترین سرگرمی اش پرورش حیوانات عجیب و غریب است. وقتی دلش یک اسب آبی در خطر انقراض را می خواهد، پدرش که قاچاقچی موادمخدر است برای برآورده کردن آرزوی او هر کاری می کند.

طرفداران پایان دادن به بی خانمانی، یک تورنمنت سالانه برای مردان بی خانمان ترتیب می دهند تا در یک سری مسابقات فوتبال به نام جام جهانی بی خانمان ها شرکت کنند.

داستان فیلم در مورد دختری به نام "نادیا" تنها بازمانده از سرنوشت غم انگیز خانواده اش است که با تهدید قریب الوقوع فداکاری پدرش دست و پنجه نرم می‌کند و...

مویرا پس از کشته شدن خانواده اش به دست خویشاوند دیوانه و وسواسی خود تلاش می کند زندگی از هم پاشیده شده اش را از نو بسازد.

تاکومی و دخترش هانا در دهکده میزوبیکی، نزدیک توکیو زندگی می کردند. یک روز، اهالی روستا از طرحی برای ساختن یک مکان زیبا در نزدیکی خانه تاکومی آگاه می‌شوند و به یکی از ساکنان شهر پیشنهاد می‌دهند و زندگی تاکومی را تحت تأثیر قرار می‌دهند.